منو نیگا!!!!!
این وبلاگ وا3 انتشار هرچیزیه که خودم دوس دارم و حدس میزنم بقیه هم دوس داشته باشن و وا3 ارتباط با همدیگه و شناختن بیشتر آدما!!!
نگارش در تاريخ سه شنبه 10 بهمن 1391برچسب:بودا,اخلاق,زنان, توسط مینا


بودا به دهی سفر کرد .

زنی که مجذوب سخنان او شده بود از بودا خواست تا مهمان وی باشد.

بودا پذیرفت و مهیای رفتن به خانه‌ی زن شد .

کدخدای دهکده هراسان خود را به بودا رسانید و گفت :

«این زن، هرزه است به خانه‌ی او نروید»

بودا به کدخدا گفت :

«یکی از دستانت را به من بده»

کدخدا تعجب کرد و یکی از دستانش را در دستان بودا گذاشت .

 

 

آنگاه بودا گفت :

 

 

«حالا کف بزن» کدخدا بیشتر تعجب کرد و گفت: « هیچ کس نمی‌تواند با یک دست کف بزند»

بودا لبخندی زد و پاسخ داد :

هیچ زنی نیز نمی تواند به تنهایی بد و هرزه باشد، مگر این که مردان دهکده نیز هرزه باشند .

 

 

بنابراین مردان و پول‌هایشان است که از این زن، زنی هرزه ساخته‌اند .

 

 

 

برو و به جای نگرانی برای من نگران خودت و دیگر مردان دهکده ات باش

 


 

 

 

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

g:plusone size=”medium” href=””>